جشنواره ی هنر آسمانی، جایی بین زمین و آسمان
دیروز«جشنوارهی هنر آسمانی» بود.
جشنوارهی هنر آسمانی جشنوارهای هنری ویژهی طلاب سراسر کشور هست که دیروز برای دومین بار برگزار شد. فراخوان آثار از حدود شش ماه قبل بود در رشته های ادبیات، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و پژوهش. میگفتند امسال داوری آثار در سطح مسابقات بینالمللی بوده. قصدم معرفی جشنواره نیست. توضیحات بیشترش را در سایت هنر آسمانی یا خبرگزاریها میتوانید ببینید.
برنامهی دیروز صبح را که نمیتوانستم شرکت کنم. عصر، کمی بعد از شروع نشست تخصصی دربارهی « ویژگیها و شاخصههای هنر دینی» به مراسم رسیدم. البته با احترام به همهی رشتههای هنری بیشتر علاقهام به رشتهی عکاسی بود و میخواستم بدانم از نظر برگزار کنندگان همایش شاخههای عکاسی دینی چیست؟! یعنی بگویند 1- هنر دینی باید هدفش این باشد 2- هنر دینی با این ابزارها عملی میشود 3- هنر دینی باید توسط همچون افرادی باشد 4-... به طور کاملا عینی و ملموس که از فردا بروم دنبال عکاسی دینی با همان شاخصها!
امیدوارم متن کامل نشست را خود جشنواره منتشر کند؛ چون یادداشتهایی که من برداشتهام با ادبیات مختصر خودم هست.
از وقتی رسیدم یکی از آقایان سخنران فرمودند که «بعضی رشتهها کاملا دینی هستند. مثلا پیکرهی خط نمیشود بیدینی باشد. در ادبیات قوی هستیم؛ اما سینما وارداتی هست و باید آن را بشناسیم.»
بزرگوار دیگری فرمودند: «هنرمند ما در مرحلهی سلوک به جایی نرسیده که سرریز کند برای همین نتوانسته فرم را بشکند و یک اثر هنری خلق کند. باید با نگاه سلوکی هنر را سلوک کند. ثبات شخصیت دینی و نجابت درونی هنری را داشته باشد تا از هیاهوی دنیای مدرن در امان باشد.»
دیگری برای اولین بار نامی از «فلسفهی هنر» بردند و سعی کردند مسئله را فلسفی و مبناییتر بررسی کنند. بعد از توضیح مضمون و محتوا فرمودند: «تفکیک فرم از محتوا امکان پذیر نیست و ساختار باید دینی باشد.» در آخر نشست هم استاد ارجمندی اضافه کردند: «مراکز حوزوی فکر میکردند مشکل سینما فیلمنامه هست. برای همین کلاسهای آموزش فیلمنامه نویسی گذاشتند. افراد خارج از حوزه میگویند حوزه باید در زمینه فقه هنر فعالیت داشته باشد. اما مسئله فراتر از اینهاست. مباحث باید ریشهایتر بررسی شود. باید به مبانی دینی هنر پرداخته شود که هنر دینی چیست؟ آیا امکان تحقق دارد؟ آیا مصلحت هست؟ و بعد ویژگیهای آن چیست؟ باید بررسی شود که نسبت هنر به عنوان مقولهی دارای مبانی فلسفی و فرهنگی با مبانی ارزشی دینی به چه میزان است؟»
در مراسم اختتامیه هم که دکتر حدادعادل تشریف آوردند مستقیم زدند به خال فلسفه و تخصص خودشان و از ماهیت و وجود هنر صحبت کردند.
خلاصه اینکه در پایان مراسم حضرات از برگ به ریشه رسیدند و کم کم صحبتهای همدیگر را تکمیل کردند. برای من که جلسهی بسیار خوبی بود. نکتههای خیلی خوبی شنیدم که شاید به مرور زمان با مطالعات و تفکراتی که در مورد هنر دینی و مخصوصا عکاسی و مخصوصاترش عکاسی یک خانم طلبه داشتم ترکیب کنم و اینجا بنویسم؛ اما خب آن سوالات اولیهام را در مورد ویژگیهای شمارهای هنر دینی اصلا جواب نداد.
جالب است با اینکه هنوز تعریف روشنی از هنر دینی و حتی هنر ارائه ندادند؛ اما بعضی رشتهها که هنریاش مینامند در جشنواره نبود. مثل هنرپیشگی (بازیگری)، موسیقی، سرود، تلاوت قرآن و .... برای تشویق برگزیدگان جشنواره هم بر خلاف جشنوارههای معمول که آهنگی شورانگیز پخش میشود و برگزیدگان به روی سن میروند حضار فقط صلواتی جلی میفرستادند. به قول دوستم ختم صلوات شدهبود!
راستی همین دوستم- خانم ا. سادات هاشمی- در رشتهی شعر برگزیده شد. البته دیدم در وبلاگش هنوز به روی خودش نیاورده؛ اما چون احتمال میدهم از سر تواضع چیزی نگفته وظیفهی خودم میدانم که اعلام عمومی کنم و به این دوست عزیزم تبریک بگویم. هرچند ملاکهای بینالمللی با اهداف ما سازگار نیست؛ اما انشاءالله قدمی باشد تا رسیدن به جایزهی نوبل!
مرتبط:
هنر و هنر دینی در کلام مقام معظم رهبری
دین و هنر
احیای هنر دینی
مبانی فلسفی هنر دینی
کلمات کلیدی : جشنواره هنر آسمانی، هنر دینی، ادبیات دینی، عکاسی، عکس، حوزه علمیه، سادات هاشمی